همه عاشق شدن را بلدند اما فقط افراد کمی هستند که بلدند چگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند... آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند ، راحت تر می خوابند . . . تنها راه تغییر عادتها، تکرار رفتارهای تازه است.........نوشته ها بهانه است ، فقط مینویسم که یادآوری کنم به یادتم...عشق یعـــنی ؛ هر وقــت یــادش میفتـی ، بی اختیـار بـا یــه لبخـند خـودتو تـابــلو کنــی ...!!

*•. .•*.من.•* *•. .•* - تقدیم به تنها گلی که هیچوقت پژمرده نمی شود

مردم چه می گویند!!!

مردم می گویند

آدم های خوب را پیدا کنید

و بد ها را رها کنید

اما باید اینگونه باشد

خوبی را در آدم ها پیدا کنید

و بدی آن ها را نادیده بگیرید.

هیچکس کامل نیست.



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در چهارشنبه 91/6/29 ساعت 10:8 عصر |


سخنانی از بزرگان...

من هرگز شکست نخورده ام، بلکه راه هایی را کشف کرده ام که به آن چیزی که می خواهم منجر نمی شوند. - توماس ادیسون

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

میزی برای کار، کاری برای تخت، تختی برای خواب، خوابی برای جان، جانی برای مرگ، مرگی برای یاد، یادی برای سنگ - زنده یاد حسین پناهی

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

در روزگاری که که دروغ یک واقعیت عمومی است، به زبان آوردن حقیقت یک اقدام انقلابی است - منسوب به جورج ارول

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

 

همه ی افراد با استعداد هستند، اما اگر شما یک ماهی را بر اساس تواناییش در بالا رفتن از درخت بسنجید، آن ماهی تمام عمرش را بر این باور خواهد گذارند که یک بی دست و پای احمق است. - آلبرت اینشتین

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

 

وقتی می‌خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه را از دست داده‌ای که این را به دست آورده‌ای. - تنزین گیاتسو (چهاردهمین دالایی لاما)

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

ان کس که حاضر است یک ساعت از عمرش را تلف کند، هنوز ارزش عُمر را درک نکرده است. - چالرز داروین

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

افراد در جستجوی چیزی که بدان نیازمندند، به سفر می روند و برای یافتنش به وطن خود بازمیگردند. - جورج ادوارد مور

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

اگر نمی توانید چیزی را به سادگی توضیح دهید، آن چیز را به خوبی درک نکرده اید. - آلبرت اینشتین

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

تنها چیزی که "بدی" نیاز دارد تا موفق شود، سکوت و بی تفاوتی انسان های خوب است. - ادموند بورک

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

روزی که بدون خنده سپری شود، یک روزِ تلف شده است. - چارلی چاپلین

 



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در یکشنبه 91/6/26 ساعت 12:14 صبح |


سخنان گهر بار 1

www.Ghoncheh71.com



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در یکشنبه 91/6/19 ساعت 9:57 عصر |


عاشق شدی...؟؟

1- متن ها و اس ام اس های او را دوباره و دوباره می خوانید.
2- وقتی با او هستید بسیار آهسته قدم می زنید.
3- هر زمان که پیش او هستید، تظاهر به خجالتی بودن می کنید.
4- وقتی به او فکر کنید، قلباتان تند تر و تند تر می تپد.
5- زمانی که به صدایش گوش می دهید، بدون دلیل لبخند می زنید.
6- وقتی او را تماشا می کنید، دیگر قادر به دیدن اطرافیانتان نیستید و فقط او را می بینید.
7- شروع به گوش دادن به آهنگهای آرام می کنید.
8- او همه فکر شما می شود.
9- بوی او شما را به وجد می آورد.
10- متوجه می شوید که زمان فکر کردن به او، همیشه به خود لبخند می زنید.
11- حاظرید هر کاری برایش انجام دهید.
12- هنگام خواندن این متن همواره فقط یک نفر در ذهن شما بود.



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در چهارشنبه 91/6/15 ساعت 1:33 عصر |


لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود

تو اتوبان مشهد-باغچه داشتم ماشین رو با 180 تا گاز میدادم...یه دفعه خوردم به کمین پلیس... تابلو زد که بزن کنار و دلم ریخت تو شکمم..آخه شنیده بودم بیشتر از 140 میبرن پارکینگ..از تو آینه دیدم افسره داره میاد.. به خانمم گفتم حالا چکار کنیم... گفت: یه جوری سر ته شو هم بیار..حالا بعد عمری اومدیم مسافرت.به سرم زد ادای کرولال ها رو در بیارم... شیشه رو دادم پایین..افسر:آقا چه خبره؟؟کجا با این عجله؟
من:اووممممم.مممم.. موم...اووممم
افسر:شما معلول هستین؟
من:با اشاره گفتم...اوممم... می شنوم ولی نمی تونم حرف بزنم
افسره دیدم دلش سوخت...گفت می دونید الان جریمتون 100 هزار تومنه و باید هم برین پارکینگ؟
من:اوووومممممم .مممو اوم.(یعنی جون ما ببخشید..به من رحم کنید..حواسم نبود) افسر:خب براتون 14000 تومن می نویسم...ولی خواهش میکنم بیشتر دقت کنید...
در تمام این مدت خانمم از زور خنده شالشو انداخته بود رو صورتش و داشت به زور می خندید..در این حین ..پسر 3 سالم هی داشت به این پخش سی دی ور می رفت و اعصابم رو خورد کرده بود..
افسره همینجور که داشت جریمه رو می نوشت..یه دفعه زدم پشت دست بچم و گفتم: بشین دیگه پدر سگ ! دیگه روم نشد تو چشم افسره نگاه کنم.. گفت: عجب...لطفا تشریف بیارین پایین...
هرچی گفتم: سرکار ببخشید... می خواستم خستگی تون در بره...فکر نمی کردم باور کنید.. فایده نداشت منو برد پیش سرهنگه داخل ماشین و اونم کلی خندید... خلاصه بعد کلی التماس برام 100000 تومن جریمه نوشت ولی بخاطر اینکه خستگی شون رفع شده بود نذاشت برم پارکینگ..در هر حال فکر کنم آه دل پسرم منو گرفت..وگرنه منو اونقدر جریمه نمی کرد..
بقول اون لاک پشته: لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود...



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در چهارشنبه 91/6/15 ساعت 1:26 عصر |


کریم باستانی یا آیس کریم

تا به حال به این اندیشیده اید که چرا هرگز در هیچ گزارش یا رسانه خارجی در مورد اینکه بستنی ، این لیسیدنی پرطرفدار، در کجا و توسط چه کسی ساخته شد هیچ حرفی به میان نیامده ؟! جواب این سوال در کتاب `مردم دوران مشروطه` در قفسه های خاک گرفته کتابخانه ملی موجود است که نیز افتخار دیگری است برای ما ایرانیان .

داستان از اینجا شروع میشه که فردی به نام کریم باستانی ملقب به کریم یخ فروش پسر جوانی از شهر ری در بازار آن زمان (خیابان جمهوری امروز) بساط یخ فروشی داشت . یکی از مشتریان غالبا دائمی کریم کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند . این مواجهه هر روزه کارمندان با کریم رابطه صمیمانه را بین آنها پدید آورد . کارمندان برای کریم که انگلیسی بلد نبود نام کریم یخی یا همان به گفته خودشان آیس کریم را برگزیدند . در اواسط درگیریهای دوران مشروطیت کریم برای جلب بیشتر مشتری اقدام به پخش یخ در بهشت مبادرت ورزید . و در همین دوران و برای اولین بار با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخمه مرغ و گلاب و شیره ملایر اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت. که مورد استقبال اهالی بازار و همسر سفیر انگلیس قرار گرفت مغازه ای در همان حوالی توسط سفیر انگلیس به کریم اهدا شد که بر سر در آن به زبان انگلیسی اسم فامیل کریم ( باستانی ) bastani نوشته شده بود که ایرانی ها به اشتباه بستنی می خواندند .

 در زمان افتتاح فروشگاه سفیر انگلیس با گفتن :
we name it after you
اسم محصول را به احترام کریم آیس کریم گذارد

میرزا حسن‌خان مستوفی , مستوفی‌الممالک دوران مشروطیت ، در کتاب خاطراتش مینویسد این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سردابهای یزد سردتر ، از لب یار شیرین تر، از پنبه خراسان نرمتر. سالها بعد کریم با یکی کارمندان سفارت انگلیس به نام الیزابت بسکین رابینز ازدواج کرده و به انگستان و بعد از آن به امریکا مهاجرت میکند .



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در چهارشنبه 91/6/15 ساعت 1:19 عصر |


سه جمله برای خوسبختی...

خوشبختی ما در 3 جمله است:

تجربه دیروز.استفاده از امروز.امید به فردا.

ولی ما با 3 جمله زندگیمان را تباه میکنیم:

حسرت دیروز.اتلاف امروز.ترس از فردا.



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در یکشنبه 91/6/12 ساعت 11:20 عصر |


آن هایی که وقتی هستند، نیستند وقتی که نیستند، هستند

تقسیم‌بندی انسان‌ها از دیدگاه دکتر شریعتی:

1-آنهایی که وقتی هستند، هستند وقتی که نیستند هم نیستند. حضور عمده آدم‌ها مبتنی بر فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می‌شوند بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

2-آنانی که وقتی هستند، نیستند وقتی که نیستند هم نیستند (مردگانی متحرک در جهان، خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار، هرگز به چشم نمی‌آیند، مرده و زنده‌شان یکی است).

3-آنهایی که وقتی هستند، هستند وقتی که نیستند هم هستند (آدم‌های معتبر و باشخصیت، کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثیر خود را می‌گذارند کسانی که همواره در خاطر ما می‌مانند، دوستشان داریم و برایشان ارزش قائلیم).

4-آنهایی که وقتی هستند، نیستند وقتی که نیستند، هستند (شگفت‌انگیز‌ترین آدم‌ها. در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشکوهند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم‌نرم و آهسته آهسته درک می‌کنیم . باز می‌شناسیم، می‌فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم، گویی قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرق در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.»



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در یکشنبه 91/6/12 ساعت 11:12 عصر |


I LOVE YOU1

www.Ghoncheh71.com



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در یکشنبه 91/6/12 ساعت 10:11 عصر |


زندانی بدون دیوار...

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد،
یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد.

حدود1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود. زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود. آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد. اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود. زندانیان به مرگ طبیعی می مردند. امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمی کردند. بسیاری از آنها شب می خوابیدند و صبح دیگر بیدار نمی شدند. آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خود رعایت نمیکردند‏ و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی می ریختند.

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

«‏در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بودند به دست زندانیان رسیده میشد.نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمی شدند.
هرروز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کرده اند
 یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکرده اند را تعریف کنند.
هرکس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت. اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هیچ نوع تنبیهی نمیشد. همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند».

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است.

با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین می رفت.
با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
واین هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ‌های خاموش کافی بود.

این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.



نگاه زیبا  

نوشته شده توسط *•. .•*.من.•* *•. .•* در یکشنبه 91/6/12 ساعت 1:55 عصر |


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >